عباس بابائی شاعر تورک سرای زنجانی
یازار : مجید زنگانلی (Məcid Zənganli)
+0 بهیهن - پسندیدناورک وار کی گئنیش دریایه سیغماز
قرار دوتماز، بوتون دونیایه سیغماز،
باتیب قالمیش یازیق عاشیق دؤشونده –
اؤتورسن عالم اعلایه سیغماز.
عباس بابائی یکی از سرشناسترین شاعران فارسی گوی و ترکی سرای زنگان است که به سال 1323 در زنگان به دنیا آمد و نخستین اشعارش را به سال 1344 سرود. او در همان سالها با نشریات مهم روز مانند فردوسی، روشنفکر، چاپار ، صدا و . . . به همکاری پرداخت. نخستین دفتر شعرش به سال 1350 با نام "چراغ و چاه" چاپ شد، اما قبل از پخش توسط اداره ی ساواک جمع آوری شده و از پخش آن جلوگیری شد و به کارخانه ی کارتن سازی منتقل گردید.
بابایی چون به زنگان برگشت به سرودن شعر ترکی آغازید و مدتی از همکاران امید زنجان شد و اشعارش با استقبال خوانندگان روبرو گردید. اشعارش شیرین، روان و بسیار دلنشین است. شعر معروفش با عنوان الهام چنین می آغازد:
آی یاتیب، عالم یاتیب، شاعیر اویاقدیر، هم ده تک -
بیر داواتدیر، بیر قلم، پارلاق کاغاذدان بیر اتک.
آخشام آغزیندان آلیبلار دویغولار آرامینی
شاعیرین باغریندادیر دونیایه سیغماز بیر اورک.
الهام او نوشتن از "شمع و پروانه" نیست، بلکه باور دارد که:
"باشقا بیر عالم یاراتسین کلمه دن شاعر گرک"
(ترجمه: شاعر باید عالمی دگر از کلمه بسازد.)
او شاعری است که از دردها و آلام انسانها می گوید و ضمن بهره گیری از طبیعت و زیبایی های آن، نگاهی زیبا نیز به زندگی دارد. از فرمهای شعری متنوع بهره گرفته و در آفرینش شعری خویش به سادگی، احساسات پاک انسانی و اندیشه های والای توجه دارد و روح شاعرانه اش را در قالبهای متنوع شعری ریخته و در خوانندگان به آفرینش خیال و گسترش اندیشه می پردازد. او حتی در عاشقانه هایش از ایماژهای زیبا استفاده می کند و شعر را زیبائی می بخشد، نمونه ی آنرا در شعر "حسرت" می توان دید:
گؤرمه دیم هئچ دردی من طاقت کسن هجران کیمی،
سنسیز آیریلماز گولوم حسرت داماردان قان کیمی.
گیزله نیر خاطرده گاه آغلار، گولوشلرله گولر،
گاه تلاطم داشلادار، ائولر ییخان توفان کیمی.
ایچدیره ر غم باده سین، آسلار داریخماق پرده سین،
سون، قرارسیزلیق گئنیش دونیان ائدر زندان کیمی.
خولیادان محمل بزر، سن اگلرشرسن، غم گزر،
فتح ائدر حسرت، خیال عالم لرین جانان کیمی.
شنلیک آختارسان پوزار باطینده شنلیک محفیلین،
گیزله نر ساز ایچره نئیدن سس چکر افغان کیمی.