حاجی فیروز نماد برده داری و گدایی! در مقابل سایاچی ها و تکم چی ها کی بی منت آمدن بهار و خوشی را وعده میدهن

یازار : مجید زنگانلی (Məcid Zənganli)

+0 به‌یه‌ن - پسندیدن



میدان تاریخی ایالت اورمیه امسال (91)دو مهمان ناخوانده و گدا دارد که متاسفانه سازمان زیباسازی شهرداری اورمیه آنها را در مقابل ساختمان مرکزی شهرداری قرار داده است تا با فرا رسیدن سال نو بار دیگر یادآور نظام برده داری در دوره هخامنشی و ساسانی باشد. شاید هم نمادی از اندراحوالات شهرداری اورمیه و کسب عوارض سالیانه در ایام آخر سال!

حاجی فیروزها چنان به مردم خیره شده و دست گدایی دراز کرده اند که دل هر انسانی را به درد می آورد، در روزهای پایانی سال که تکم چی ها با چهره خندان پیام آور شادی و عید هستند حاجی فیروزها روسیاهی را به ارمغان آورده و نظام برده داری را یادآور می شوند.

حرفهای حاجی فیروزها خود گویای این مهم است:

«ارباب» خودم سامبولی بلیکم

ارباب خودم سر تو بالا کن

ارباب خودم بز بز قندی

ارباب خودم چرا نمی خندی؟

حاجی فیروزم

سالی یه روزم ....

صحبت تنها و تنها از ارباب و مالکی است که حاجی فیروز به عنوان یک دلقک در مقابل او خود شیرینی می کند تا شاید پولی گرفته باشد. در مقابل حاجی فیروز، سایاچی ها و تکم چی آذربایجانی ها و بابا نوئل مسیحی ها بدون آنکه صحبتی از ارباب و رعیت داشته باشند آمدن بهار و سال نو را مژده داده و هدیه می بخشند.
http://tabrizemodern.persiangig.com/7sin/IMG_6507.JPG


نمونه ای از سروده های سایاچی ها و تکم چی ها:

«سایا گلدی، گوردوزمی؟
سلا مینی، آلدیزمی ؟

سایا آمده او را دیدید؟ جواب سلام او را دادید؟

«بو سایا یاخچی سایا
هم چشمه ‌یه، هم چایا
هم اولدوزا، هم آیا
هم یوخسولا هم وارا»
ترجمه: (این سایا، سایای خوبی بشود هم برای چشمه هم برای رود هم برای ستاره و هم برای ماه
هم برای فقیر و هم برای غنی)
http://zarinkhabar.ir/uploads/thumbnails/thum-ab76d06637b5bcb966b-ff_135388.jpg
بلی، هم یوخسولا هم وارا، یعنی هم برای فقیر و هم برای غنی. سایاچی ها متعلق به همه مردم است. بدون آنکه کوچکترین تفکرات نژاد پرستی داشته باشند که حاجی فیروز نماد بارز آن است نکته ای که حمید دهباشی استاد دانشگاه کلمبیا هم آشکارا به آن اشاره کرده و رسم حاجی فیروز را شرم آور و یادآور دوران سیاه برده داری می داند، وی خواستار انجام ندادن این مراسم در جشن نوروز شده‌است. وی می‌گوید: "ایرانیان جشن نوروز را در خیابان پنجم نیویورک رنگارنگ جشن می‌گیرند، بدون توجه به دهشت آمریکاییان آفریقایی تباری که نمی‌توانند باور کنند که در این عصر و زمان هنوز افرادی به صورت ناخودآگاه چنین اعمال نژادپرستانه‌ای انجام می‌دهند.

و امروز در شهرمان اورمیه نیز شهرداری اورمیه بالاخص سازمان زیباسازی این عمل زشت را دانسته یا ندانسته تکرار می کند و بر عمل خود اصرار می ورزد.

نقدی هرچند دیر بر سخنرانی علی اکبر رائفی پور در رابطه با نژاد آذربایجانیان

یازار : مجید زنگانلی (Məcid Zənganli)

+0 به‌یه‌ن - پسندیدن
http://s3.picofile.com/file/7388706127/%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1_%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%81%DB%8C_%D9%BE%D9%88%D8%B1.jpg

نقدی هرچند دیر بر سخنرانی علی اکبر رائفی پور در رابطه با نژاد آذربایجانیان
دورنا نیوز – سرویس سیاسی و اجتماعی:علی اکبر رائفی پور که در طول چند سال اخیر با سخنرانی ها و نظریه پردازی های خویش در محافل مختلف در رابطه با شیطان پرستی ،فراماسونری،صهیونیزم و مواردی از این قبیل به یکی از چهره ی های شناخته شده در میان صاحب نظران و علاقه مندان به این مبحث مبدل گشته و از خود به عنوان آنتی صهیونیزم یاد میکند،در یکی از سخنرانی های خویش در سال ۱۳۹۰ و ظاهرا در رابطه با فراماسونری و عقاید ماسون ها ،ابتدا با تشریح علامت دست شیطان یا بز شاخدار (هورن هند کورناتوئه) و توصیف ساختار فیزیکی آن،بنا به شباهت ظاهری این علامت به علامت بُزقورد(گرگ خاکستری)که از هزاران سال قبل به عنوان نشانه ی عمومی ترکان اغوز مورد استفاده قرار گرفته و قدمتی بس دیرین تر از بز شاخدار شیطان پرستان و ماسون ها دارد،این نکته را یاد آور میشود که نباید در مناطق ترک نشینی همچون؛آذربایجان ایران،جمهوری آذربایجان و ترکیه کسی را که از علامت بزقورد استفاده میکند به شیطان پرستان ربط داده و وی را یک ماسون دانست.تا این قسمت از سخنرانی ایشان تمامی مطالب و نکات ذکر شده کاملا صحیح میباشد.اما اصل موضوع از آن جایی شروع میشود که جناب استاد رائفی پور که گویا هدف اصلی سخنرانیشان نه مبارزه با فراماسونری،بلکه مبارزه با هویت ترکان آذربایجانی و دامن زدن به تفکرات و ادعاهای جریانات پان آریائیسم در رابطه با هویت ترکان آذربایجانی و مربوط ساختن آنان به نژاد ساختگی آذری میباشد،با ذکر این مطلب که ماسون ها این علامت را میان ترک ها رواج داده و آن را به عنوان نشانه ی ترک ها قرار داده اند،عملا پرده از معلومات ناقص و مغرضانه ی خویش برداشته و علامتی را که ...
>>>

در مورد ارتباط زبان سومری با سایر زبان ها

یازار : مجید زنگانلی (Məcid Zənganli)

+0 به‌یه‌ن - پسندیدن


2 نظریه وجود دارد
1 زبان سومری کاملا ایزوله است و ارتباطی با سایر زبان های فعلی رایج ندارد!
2 زبان سومری با زبان های التصاقی و آلتایی ارتباط داشته و در واقع زبان قدیمی سومریان، ایلامیان ، لولوبیها، کوتی ها همگی از توعی آلتایی التصاقی بوده است

از این رو به انها پروتورک میگویند

سومریان، ایلامیان ، لولوبیها، کوتی ها، اورارتوها و مانناها قبل از تشکیل حکومت هخامنشی به مدت حدود 4500 سال در ایران حکم می راندند که زبان همه این ها التصاقی یا اورال-التایی بوده و این زبان ها هیچگونه قرابت و نزدیکی با زبان اریا یی هایی که بعدا(600 تا 900 ق.م.) به این سرزمین سرازیر شدند ندارند ولی از نظر ساختاری با زبانی که بعدا واز قرن ششم میلادی تورکی نامیده شد هم ریشه می باشند. دوتمدن مشهور دیگر نیز که بابلی و آشوری ها باشند از دسته زبان های سامی(عربی و عبری امروزه) تشکیل شده اند. این واقعیت نظر مورخین و زبان شناسان مشهور دنیا چون ویل دورانت، دیکانوف، ژ.اوپر، فریتز هومل، توفیق حاجی یف و بسیاری دیگر در مورد زبان های غیر آریایی و قدیمی ایرانیان است.

ژ.اوپر(1825- 1905 .م.) نخستین دانشمندی بود که قرابت بین زبان های خانواده اورال - آلتایی وسومری را پیش کشید. بعد از او فریتز هومل( 1854-1936) سومر شناس آلمانی ابتدا زبان سومری را از زبانهای ...

>>>

  • [ 1 ]