آذری ها ترك نیستند!!!!!!!!!!!!(تا آخر بخونید)
یازار : مجید زنگانلی (Məcid Zənganli)
+0 بهیهن - پسندیدنسالهاست كه آذربایجانی ها را ترك و زبان آنان را تركی خوانده ایم و این ترك گفتن ها تا بدان جا پیشرفته كه امروز عده ای از آذربایجانی ها خود را ترك می پندارند.
به نظر گزارشگر فقط عده ای از آذربایجانی ها خود را ترك می پندارند آنهم به علت اینكه مردم ایران سالها آنها را ترك و زبانشان را تركی خوانده اند و اگر مثلا آنها را هندو می خواندند آنها خود را هندو می پنداشتند.
نویسنده جاهل و لاف زن مقاله فوق الذكر همانطور كه آخرین جمله سطور بالا نشان میدهند بدون هیچ گونه پروایی این اجازه را به خود میدهد كه آسوده خیال به هموطنان تورك خود اهانت نماید و بگوید كه آنها اگر هندو نامیده می شدند از سر نفهمی بر هندو بودن خود باور داشتند. این نویسنده با این جملات نابخردانه خویش كه پرده از نهان وی برمی دارد فقط خود را مضحكه عام و خاص می نماید.
ترك خطاب كردن نا آگاهانه مردم به ایرانیان ساكن در آذربایجان به این پندار دامن زده كه مردم این استان ترك اند و در سال های اخیر موجی از پان تركیست ها در این خطه از سرزمین ما بوجود آمده اند.
نخستین كسی كه پی برد زبان آذربایجان تركی نیست احمد كسروی بود.
خیلی جالب است كه امروز این شونیستها برای اثبات یاوه گویی های خویش دست به دامن كسانی به مانند كسروی می شوند شخصی كه ضدیت و دشمنی وی با دین مبین اسلام زبانزد خاص و عام است. جرثومه ای كه به خاطر نوشته های ضد دینی خویش به دست فداییان اسلام اعدام انقلابی گردید. بنده در عجبم كه چگونه تا به امروز روزی را برای بزرگداشت مقام و منزلت!! كسروی در تقویم كشور نگنجانیده اند؟
دكتر یدالله منصوری عضو هیات علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی : در دوره صفویه و به دستور شاه اسماعیل صفوی و شیخ صفی الدین اردبیلی زبان تركی زبان رسمی و دیوانی آذربایجان شد و از آن زمان این زبان رفته رفته جایگزین زبان بومی شد.
این به اصطلاح استاد دانشگاه چنین می پندارد كه زبان مردم آذربایجان قبل از صفویه تركی نبوده و معتقد به یك زبان بومی!! است. جا دارد كه وی به این سوال هم جواب بدهد كه :
غزنویان، خوارزمیان، سلجوقیان، اتابكان، ایلخانان، قره قویونلوها و آق قویونلوها و صفوییان كه اتفاقا بر دیگر نقاط ایران و خاورمیانه بیشترازآذربایجان حكومت كرده و پایتخت اكثرآنها خارج از آذربایجان امروزی بوده است به چه علتی زبان آن مناطق و كشورها را به زبان تركی تبدیل نكرده اند؟!
آیا صفویان فقط زورشان به مردم آذربایجان می رسیده كه توانسته اند زبان آنها را تغییر دهند؟ آیا این امپراطوریهای قدر قدرت توانایی این را نداشتند كه زبان سایر مناطق زیر سلطه خود را نیز تغییر دهند؟
مسلماً این حكومتها هیچ موقع به فكر عوض كردن زبان مردمان سرزمینهای تحت سلطه خویش نبوده اند.
ضمناً این به اصطلاح استاد دانشگاه چگونه و بدون مدرك و دلیل می گوید كه زبان مردم آذربایجان قبل از صفویه تركی نبوده است؟ آیا وی تا كنون كتاب «دده قورقود» را مشاهده كرده است؟
آیا وی خبر دارد كه سال 1999 میلادی با تصویب سازمان یونسكو سال دده قورقود نام گرفته بود؟
آیا این كتاب به زبان تركی آذربایجانی كنونی (با كمی تفاوت قابل قبول به اقتضای فاصله زمانی هزار ساله) نیست؟ آیا این استاد دانشگاه!! خبر دارد كه تاریخ نگارش كتاب مذكور دوران سلطنت سلجوقیان بوده است؟
آیا وی میداند كه نظامی گنجوی كه شعرهای فارسی زیادی دارد دیوان شعری هم به زبان تركی آذربایجانی نیز دارد؟ ضمناً وی باید بداند كه نظامی سه سده قبل از صفویان میزیسته است.
دكتر محسن ابوالقاسمی استاد دانشگاه تهران : در اثر تسلط اتابكان و ایلخانان و قره قویونلو و آغ قویونلو در آذربایجان، از زبان تركی و فارسی و آذری زبانی به وجود آمده كه تركی آذری نامیده شد. این زبان به تدریج تا زمان صفویه جای زبان آذری را كه زبان ایرانی بود گرفت.
این استاد دانشگاه لطف كند و بگوید این سلسله شاهانی كه نام برده است اگر از ایران زمین نبوده اند پس از كجا آمده اند و بر ایرانیان خطه آذربایجان حكم رانده اند و زبان تركی را بر آنجا حاكم نموده اند؟
بهتر است این به اصطلاح استاد دانشگاه بداند كه به شهادت تاریخ سرسلسله آل زیار كه اتفاقاً تورك نژاد هم نبوده است در برابر سلطه زبان و ادبیات عربی كه بر كشورمان حاكم شده بود قیام نمود و زبان فارسی را زبان رسمی كشور اعلام نمود. و به كار بردن زبانهای غیر ایرانی را (عربی را) ممنوع اعلام نمود. مردم ایران زمین نیز به این اقدام آل زیار هیچ گونه اعتراضی ننمودند زیرا این اقدام را در راستای میهن دوستی دانستند در طول تاریخ همیشه چنین بوده است و ملت سرافراز ایران همیشه با اقدامات خویش میهن دوستی خویش را ثابت نموده اند. حال چگونه باید بپذیریم كه ملت سرافراز و رشید آذربایجان در برابر سلطه زبان بیگانه (توركی) سكوت اختیار كرده و در برابر آن سر تعظیم فرود آوردند؟
اینجاست كه حتی یك كودك دبستانی نیز درك می كند كه زبان توركی برای ساكنان آذربایجان زبان بیگانه و جدیدی نبوده است و با آن از سر ناسازگاری وارد نشده اند. مانده ام ، این مساله را چگونه این استادان دانشگاه درك نمی كنند؟
تركی پنداشتن زبان مردم آذربایجان خطاست. زبان آذری یك زبان ایرانی است كه در حال احتضار است و شاید بتوان با اجرای شیوه های پژوهشی و زبانشناختی از زوال آثار و بقایای آن جلوگیری كرد و این زبان را از مرگ حتمی نجات داد.
نگارنده خود نیز به خوبی میداند كه این حرفش بلوفی بیش نیست. آنها تا به امروز به كدام یك از زبانهای زنده ، در حال احتضار و یا مرده ایرانی به غیر از فارسی وقعی نهاده اند كه این دومی باشد؟
گذشته از زبان، از نظر نژادی و قومی نیز مردم این منطقه و مردم جمهوری آذربایجان ایرانی اند. حتی مردم تركیه اصالتا نژاد ترك نداشته اند و مغلوب فرهنگ چیره شدند تا جایی كه امروزه خود را ترك نژاد می پندارند.
این قسمت از نوشته نگارنده بوی متعفن سیاست را با خود یدك می كشد و وی می خواهد تا مردم این خطه از میان تورك بودن و ایرانی بودن یكی را برگزینند در حالی كه میان این دو مقوله هیچ گونه سنخیتی وجود ندارد. و یك ایرانی می تواند فارس نژاد ، تورك نژاد ، عرب نژاد ، كرد نژاد و ... باشد در عین حالی كه دارای تابعیت ایرانی است.
این نویسندگان و استادان دانشگاه كه ساده ترین مفاهیم و تعاریف ملیت ، قومیت ، تابعیت و ... را نمی دانند چگونه به سخن پراكنی می پردازند خدا می داند. اینها هنوز تفاوت ایرانی بودن و فارس بودن را نمی دانند ولی اقدام به نظریه پردازی یا بهتر بگوییم یاوه گویی علیه دیگر ملیتها می پردازند. اقدامات این نابخردان تا به امروز فقط به هموطنان داخل كشور محدود می شد ولی امروز با گسترش سخنان خنده دار خویش از ترك نژاد نبودن مردم تركیه سخن می گویند. اگر اینها گاه گاهی چند كتاب تاریخی را بخوانند خواهند فهمید كه مردمان امروز تركیه بازماندگان سومریان هستند. سومریانی كه به واسطه زبانشان كه جزو زبانهای التصاقی بوده است از نخستین اقوام تورك نژاد بودند.
امیدوارم این گفته به اصطلاح استاد دانشگاه به گوش تركیه ای ها نرسد كه در آن صورت به بی سوادی استادان دانشگاه های كشورمان قهقهه زده و اعتبار استادان كشورمان زیر سوال خواهد رفت. ضمناً به این گونه استادان نیز توصیه می كنم در مورد چیزهایی كه از آن خبر ندارند اظهار نظر نكنند و خود را خوراك خنده این و آن نكنند.
***
راستی چرا عده ای این گونه بی محابا به دیگر هموطنان خود می تازند و احساسات آنها را جریحه دار می كنند؟ آیا تحریك هم وطنانمان آن هم در این برهه حساس زمانی به مصلحت كشور است؟ آیا به جای این گونه یاوه گویی ها بهتر نیست سعی نماییم میان قومیتهای مختلف ایران اشتراكاتی را بیابیم و سعی در تبلیغ اشتراكات نماییم تا موجب اتحاد و یكدلی بیشتر در میان ایرانیان گردد؟
آیا اینها نمی خواهند قبول كنند كه با زور سرنیزه و توهین و افترا نمی توان بر قلوب یك ملت حكومت نمود و بر آنها تسلط یافت؟ آیا تجربه شكست سیاستهای هشتاد ساله شان برایشان كافی نیست؟ آیا این افكار و اعمال این قدر ارزش دارند كه به خاطرشان ، باورهای اسلامی خود را نیز زیر پا نهاده و برخلاف توصیه های اكید بزرگان دین مبین اسلام ، به ایجاد اختلاف میان مومنان همت می ورزند؟
بارها تاكید نموده ام كه همه ما باید اعمال و رفتار خود را طوری كنترل و هدایت نماییم كه موجب سلب اعتماد دیگر هموطنان نگردد. طوری نگردد كه ملت غیور آذربایجان در راه رسیدن به حق و حقوق خویش ، برخی ها را مانع خویش بیابند و سعی در برطرف كردن آن مانع نمایند.