از معنای واژه آزربایجان تا شعار كشور آزربایجان! - نگاهی كوتاه به منشاء كلمه آزربایجان
یازار : مجید زنگانلی (Məcid Zənganli)
+0 بهیهن - پسندیدن
بعضی از پان فارس ها در شبكه های اجتماعی از شعار آزربایجانی
Land of Fire
كه لوگوی تبلیغاتی تیم آتلتیكو مادرید نیز
میباشد، جهت اثبات فارسی بودن نام "آزربایجان" استفاده میكنند! در اینجا
باید بگوییم عبارت „آزربایجان، سرزمین آتش” شعار كشور آزربایجان جهت
شناساندن جاذبه های خود به دنیا و جذب توریست میباشد.
و لزوما یك شعار نمیتواند منشا نام یك كشور را بیان كند. برای مثال شعار كشور سن مارینو "آزادی"
هستش ولی اسم كشور از یك قدیس گرفته شده است. و یا شعار كانادا “از دریا
به دریا” میباشد ولی معنی لغوی اون "دهكده" یا "زیستگاه" است.
و مشخص نیست پان فارس ها چگونه مسائل تاریخی را از طریق اسپانسر یك تیم فوتبال و یا یك شعار كشف میكنند؟!
و مشخص نیست پان فارس ها چگونه مسائل تاریخی را از طریق اسپانسر یك تیم فوتبال و یا یك شعار كشف میكنند؟!
در سرزمین آزربایجان از قدیم بعلت جاری
شدن نفت و قیر در سطح زمین در بعضی از مناطق ان(باكو) و اتش گیری انها مثلا
در زمان وقوع رعد و برق و غیره باعث ایجاد چشمه های نفتی شعله ور درانجا
ها میشدַ همچنین به خاطر باورهای مذهبی تركان قدیم( شامانیسم) كه اتش را
وسیله پاكی و مورد احترام میدانستند( بر عكس هندو ایرانی ها كه اتش را
میپرستیدند) اتش جایگاه ویژه ای در آزربایجان داشته استַ
ولی نام این سرزمین هیچ ربطی به كلمه فارسی آذر به معنی اتش ندارد
كلمه ازربایجان در اصل متشكل از " آذ+ ار+ بای+ گان یا قان معرب شده یعنی جان" می باشد.
"آز یا آس" نام قومی از تركان قدیم بوده كه در نوشته های قدیم" اورخون یئنی سئی" نیز نامبرده شده است
عده ای از پژوهشگران از جمله " بارتولد" وابستگی آذها را با قبایل "توروك" كه كتیبه های اشوری از ۱۴۰۰ قبل از میلاد انها را ساكنین اطراف دریاچه اورمیه معرفی میكنند, محتمل میدانند
همچنین آذ یا آز در لغت تركی معنی اوغور و نیت خیر میدهد
"ار" دارای منشا, تركی بوده و به معنی انسان,مرد و جوانمرد میباشد این واژه بصورت پسوند به واژه های دیگر چسبیده و نام قبایل را بوجود می اورد: ( آوار- خزار یا خزار- ماجار یا مجار- قاجار یا قجر و...)
آزر یا آذر به معنی قوم و قبیله ای كه بعد ها با تغییرات مختصری به " هازر-خازر-خزر" تبدیل شده است
گویا با این كلمه خورشید را اراده میكرده اند
زیرا خورشید در باورهای تركان قدیم خلاق, مبارك و بركت بخش پنداشته می شده است
پس "آذار" یا "از+ار" نام خدای سعد و خیرخواهی نیز بود كه قبیله یا اتحاد قبیله ای خویشتن را به نام خدای خویش می نامیده اند.
" بای" یا "به ی" یا " بیگ, بیك,بك" به معنی غنی,توانگر,رئیس,قبیله,حاكم و... از طرفی "بایماق" در تركی قدیم به معنی تكامل و پیشرفت میباشد
"گان" در زبان تركی با قبول تغییرات اوایی به "قان" ( و در زبان عرب به جان) مبدل شده ودارای معانی زیادی چون : پدر, خاقان و... میباشد, و "قان" در تركی علامت فاعلی با تاكید و مبالغه است (چالیشقان) و بایقان به معنی تكامل یافته و بسیار پیشرفته
با توجه به مراتب مذكور , "آزربایگان" یا "آزربایقان" یا " آزربایجان" به معنی " پدر توانگر انسان آز یا اسی" به بیان دیگر "پدر توانگر مبارك" و " سرزمین ازی هایی كه بسیار پیشرفته هستند" است
ولی نام این سرزمین هیچ ربطی به كلمه فارسی آذر به معنی اتش ندارد
كلمه ازربایجان در اصل متشكل از " آذ+ ار+ بای+ گان یا قان معرب شده یعنی جان" می باشد.
"آز یا آس" نام قومی از تركان قدیم بوده كه در نوشته های قدیم" اورخون یئنی سئی" نیز نامبرده شده است
عده ای از پژوهشگران از جمله " بارتولد" وابستگی آذها را با قبایل "توروك" كه كتیبه های اشوری از ۱۴۰۰ قبل از میلاد انها را ساكنین اطراف دریاچه اورمیه معرفی میكنند, محتمل میدانند
همچنین آذ یا آز در لغت تركی معنی اوغور و نیت خیر میدهد
"ار" دارای منشا, تركی بوده و به معنی انسان,مرد و جوانمرد میباشد این واژه بصورت پسوند به واژه های دیگر چسبیده و نام قبایل را بوجود می اورد: ( آوار- خزار یا خزار- ماجار یا مجار- قاجار یا قجر و...)
آزر یا آذر به معنی قوم و قبیله ای كه بعد ها با تغییرات مختصری به " هازر-خازر-خزر" تبدیل شده است
گویا با این كلمه خورشید را اراده میكرده اند
زیرا خورشید در باورهای تركان قدیم خلاق, مبارك و بركت بخش پنداشته می شده است
پس "آذار" یا "از+ار" نام خدای سعد و خیرخواهی نیز بود كه قبیله یا اتحاد قبیله ای خویشتن را به نام خدای خویش می نامیده اند.
" بای" یا "به ی" یا " بیگ, بیك,بك" به معنی غنی,توانگر,رئیس,قبیله,حاكم و... از طرفی "بایماق" در تركی قدیم به معنی تكامل و پیشرفت میباشد
"گان" در زبان تركی با قبول تغییرات اوایی به "قان" ( و در زبان عرب به جان) مبدل شده ودارای معانی زیادی چون : پدر, خاقان و... میباشد, و "قان" در تركی علامت فاعلی با تاكید و مبالغه است (چالیشقان) و بایقان به معنی تكامل یافته و بسیار پیشرفته
با توجه به مراتب مذكور , "آزربایگان" یا "آزربایقان" یا " آزربایجان" به معنی " پدر توانگر انسان آز یا اسی" به بیان دیگر "پدر توانگر مبارك" و " سرزمین ازی هایی كه بسیار پیشرفته هستند" است
تاریخ قومی و نژادی آزربایجان با نژاد و
ایل های تورك زبانی چون سومرها، ایلامی ها، ساویرها، قوتتی ها، اورارتوها،
مانناها، ساخاها، كنگرها، مادها، اوغوزها، قیبچاق ها و ... مربوط است.»
در این میان، تاریخ نگاران و محققین
آریاگرا نام آذربایجان را فارسی (به معنای سرزمین آتشكده ها و یا بر گرفته
از نام آتشكده آذرگشنسب) میدانند و با تاكید بر غیر توركی بودن نام
آذربایجان با استناد به متون، نسخ و مجموعه كتب تاریخی تحریف شده ی عمدی یا
سهوی مورخین عرب و اروپایی برای از بین بردن هویت توركی در آذربایجان تلاش
می كنند.
charls Berlits
تاریخدان و محقق امریكایی در كتاب"مثلث اژدها" آذ ها را یكی از بزرگترین قبایل ترك زبان به حساب اورده و اسم های آسیا و آذربایجان را نیز منتسب به انها میداند.
نام آز یا (آذ) یا (آذار) به مرور زمان در
بین بعضی اقوام به خزار(خزر) هم تغییر كرده و هنوز هم تركمنها آذربایجان
را خزربایجان مینامند.
در داستان حماسی كوراوغلی ٬ در جایی از داستان كوراوغلی : من از خزربایجان امدم. امپراتوری مقتدر خزران را همین تركان آذ(آز)(خزر) تشكیل داده بودند.در كل تمامی این قبیله ها در گذشته جزوی از امپراتوری تركان بوده اند تمامی اقوام از شرق اسیا تا شرق اروپا تشكیل دهنده این امپراتوری بودند
در داستان حماسی كوراوغلی ٬ در جایی از داستان كوراوغلی : من از خزربایجان امدم. امپراتوری مقتدر خزران را همین تركان آذ(آز)(خزر) تشكیل داده بودند.در كل تمامی این قبیله ها در گذشته جزوی از امپراتوری تركان بوده اند تمامی اقوام از شرق اسیا تا شرق اروپا تشكیل دهنده این امپراتوری بودند