مصاحبه دكتر حسین محمدزاده صدیق درباره پان تركیسم!
یازار : مجید زنگانلی (Məcid Zənganli)
+0 بهیهن - پسندیدناین مصاحبه مربوط به حدود سال ۱۳۷۷ است كه یكی از نشریات با دكتر حسین محمدزاده صدیق انجام داده است.
لطفا درباره تركی ستیزی روشنگری بیشتری بفرمائید و شیوهها و عملكرد اینسیاست را روشن كنید. نظر شما درباره روشهای سیاسی تركی ستیزان چیست؟
تركی ستیزی ابعاد وسیعی دارد نمیتوان در یك گفتگوی كوتاه به آن پرداخت. اینشیوه فراماسونری در هر كشور به یك نوع خاص اجرا شده است. اگر شیوه اجرا مثلا درایران دوره پهلوی با یونان یكسان بود در عراِ، سوریه، اتحاد شوروی سابق وبلغارستان تفاوت عمده داشت. اما مقصد نهایی یكی بود: ایجاد احساس كهتری درتركان و آسیمیلیزاسیون و محو میراث فرهنگی تركی با چشم انداز آیندهایناسیونالیستی و ضد اسلامی. تركیستیزی و اسلام ستیزی دو مقوله جدای از همنبودند ونیستند. هر دو در راستای هم به كار گرفته شدهاند. اگر غرب از قدرت تركانمیترسید به خاطر آن بود كه این قدرت را اسلام به تركان دادهبود. از این رو هر تركیستیزی میبایست نخست به اسلام زدایی بپردازد. چنانكه در همه كشورهای اسلامی،در قرن اخیر رژیمهای دست نشانده و غیر الهی و غیر مردمی تركی ستیز، اسلام زداییدهشتناكی پیش گرفتند. حتی در خود كشور تركیه لائیكها، گرچه سنگ دفاع از فرهنگتركی را به سینه میزدند، اما با تغییر الفبا و انكار فرهنگ غنی اسلامی دوره سلجوقی وعثمانی، در واقع به نوعی تركی ستیزی هم دست میزدند و آناطولی را از گسترشعظیم اسلامیت و تركیت جدا كردند. این شیوه، ویژه آن سرزمین بود كه فراماسونریدیكته میكرد. شیوه تركیستیزی در ایران به تمامی با آن متفاوت بود و در اینجا با تبلیغایدئولوژی نژادگرایی پارسیسم، شوونیسم فارسی، پان ایرانیسم، و ناسیونالیسم عجمی(= پارسی) به تركی ستیزی و اسلام ستیزی پرداختند.
آیا رابطهای بین پان تركیسم و پان ایرانیسم وجود دارد؟ اگر وجود دارد این رابطه راچگونه ارزیابی میفرمائید و به نظر شما در جمهوری اسلامی پان ایرانیسم فعال استیا منفعل؟
بله پان ایرانیسم نام حزبی است كه در دوره شاه خائن تأسیس شد. دارای مرامنامهبود و ارگان رسمی خود را با نام «خاك و خون» هر روز منتشر كرد و فعالیت گستردهایدر آذربایجان داشت. شالوده مرامنامه این حزب شیطانی بر اساس نظریه نژادگراییآریایی و نفی و تقبیح تازیان و تركان ریخته شده بود و نظریه پردازان حزب، اسلامستیزی و تركی ستیزی را تئوریزه كرده بودند و با همكاری محافل فراماسونری، مراكزعلمی و فرهنگی كشور را در دست داشتند. بعد از انقلاب بعضی از سران و مهرههایاین حزب شیطانی، رنگ عوض كردند و ظاهرا اسلام ستیزی را از مرامنامه خویشحذف كردند و با تظاهر و تعارف به اسلام سعی كردند پان ایرانیسم و آریاگرائی وشوونیسم و فارسیسم را رنگ و لعابی اسلامی دهند. اینان در واقع اسلام و آرمانهایاسلامی را تبدیل به وسیله و دستموزه برای شرح و بیان و تبلیغ آریاگرائی و تركیستیزی میكنند و اغلب در ارگانهای فرهنگی كشور نظیر صدا و سیما (برنامههایتاریخ و فرهنگ ایران زمین و نظائر آن)، دانشگاهها (رشته های تاریخ و زبان و ادبیاتفارسی و زبان فرهنگ باستانی و جز آن)، آموزش پرورش (دفتر تحقیقات و تالیفكتابهای درسی، پژوهشكدههای مجلات رشد و انتشارات و غیره) سعی دارند نفوذ كنندو نیات پلید شیطانی خود را با دست مسلمین صافی ضمیر و پاكدل اجرا سازند و دربسیاری ارگانهای مطبوعاتی حضور دارند و مجلات و هفته نامههای فزون از شمارمنتشر میكنند. و عموما جو غالب فرهنگی كشور را به دست گرفته اند و طرحهایموذیانه زیرزمینی فراماسونری را اجرا میكنند.
آیا پان تركیسم و پان ایرانیسم در مقابل هم قرار دارند و اكنون در ایران پانتركسیت و پان ایرانیست ها با هم در جدال هستند؟
پان تركیسم یك جریان فكری مرده و مضمحل شده است اما پان ایرانیسم برنامهموذیانه و پیچیده و گسترده بسیار فعالی است كه برای پیاده كردن نیات پلید پانایرانیستی اكنون خیزش فرهنگی معقول در آذربایجان را به پانتركیسم، این اسطورهخیالی و موهوم نسبت داده است و از آن تعریف مشخص هم نمیتواند به دست دهد.
پان ایرانیستها دشمن سرسخت غیرت و صداقت و فعالیت و تدین در آذربایجانهستند و از هر گونه پیشرفت اقتصادی و فرهنگی كه نصیب جوانان این دیار میشود،ناخرسندی نشان میدهند. از اعتناء و توجه مسئولان دولت به منطقه با شگردهایمختلف جلوگیری میكنند و با تحلیلهای پیچیده و موذیانه، مسئولان را از غول بیشاخو دم پان تركیسم میترسانند و متاسفانه موفقیت نسبی نیز به دست آوردهاند.
اینان از سویی مسئولان جمهوری اسلامی را مرعوب میسازند و از سوی دیگر باتربیت نوچههای پانایرانیستی، سعی در حفظ و تحكیم این جو غالب دارند. پانایرانیستها بویژه پس از شكست كودتای نوژه از اقدامهای نظامی علیه جمهوری اسلامیموقتا صرفنظر كردند و به اقدامهای فرهنگی روی آوردند. پان ایرانیستها میدانند كهتركیستیزی مغایر با منافع نظام و انقلاب است، از این رو محیلانه تلاش دارند كهبرخی از مسئولان نظام مقدس جمهوری اسلامی را نیز با خود همراه و همدین وهمساز كنند و یا بگونهای مرعوب سازند كه هیچیك از مسئولان، قدمی در تركیپژوهی و پاسداشت زبان و ادبیات تركی ایرانی و اسلامی برندارند. و ما اكنون دراستانهای آذربایجان (اردبیل، تبریز، ارومیه و زنجان) كمتر مسئول فرهنگی سراغ داریمكه خدمت به فرهنگ و زبان تركی آذربایجان را سرلوحه اهداف فرهنگی خود در منطقهقرار دهد و مرعوب جوّ پان ایرانیسم نگردد و یا دستكم خود شیرینی و خوش رقصینكند و به اصطلاح سری را كه درد نمیكند دستمال ببندد و عافیت نطلبد.
آیا به نظر شما آزادی تحصیل به زبان تركی باید هدف مسئولان جمهوری اسلامیباشد؟
هدف تركیستیزان، سلب آزادی تحصیل به زبان تركی است. اما برای ما مسلمینآذربایجان، آزادی زبان تركی هدف نیست بلكه وسیله است. هدف رشد و كمال جوانآذربایجانی است. برای تحقق این رشد و كمال باید هر گونه تنگنا را از میان برداریم كهدر فلسفه «نوعی رهاسازی از قیود» نامیدهمیشود. ما ادعا میكنیم كه تركیستیزی،تنگنا و مانعی در مقابل رشد و كمال انسان تركی زبان و جوان آذربایجانی است و برعكس آن، تحقق آزادی تحصیل به زبان تركی طریق رشد و كمال او را هموارتر خواهدساخت. آزادی پدیدهای است كه اگر نباشد، روندی به نام پیشرفت و تكامل پیدانخواهد شد. از آزادی تعریف حد تام داریم، نه حد ناقص. خود مقوله آزادی نمیتواندهدف نهائی باشد. بلكه هدفی است كه تبدیل به وسیلهای برای رسیدن به هدف یااهداف والای رشد و كمال الهی در انسان خواهد شد.
قایناق:آجیان یارا