قیزیل آزربایجان (زنجان)

بهمن رنجبران :

واؤه خانوم درلغت نامه دهخدا : واؤه خانوم : خانم. [ ن ُ ] (تركی، اِ) بانو. خاتون. بی بی. (ناظم الاطباء)، جُرَّه. ستی. خدیش. كدبانو. بیگم.

ریشه اسم: تركی.  معنی و كاربرد: خانم، كلمه خطاب به زنان و دختران، زن بزرگ زاده و شریف، خاتون  به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نام ها می آید و نام جدید می سازد مانند ماه خانم، خانم گل

روی كار آمدن رضاخان در كودتای انگلیسی ۱۲۹۹ ش، عرصه را بر اقوام ایرانی تنگ نموده، آنان را قربانی نژادپرستی و قومیت ستیزی رضاخان و هیئت حاكمه پهلوی نمود. یكی از اهداف و برنامه های نظریه پردازان و كارگزاران رضاخان پس از تثبیت حاكمیت پهلوی، ایجاد ملیتی یكدست و همگون بر پایه نژاد و زبان واحد، آن هم در كشور چند قومیتی ایران بود.

...

سالهاست كه آذربایجانی ها را ترك و زبان آنان را تركی خوانده ایم و این ترك گفتن ها تا بدان جا پیشرفته كه امروز عده ای از آذربایجانی ها خود را ترك می پندارند.

به نظر گزارشگر فقط عده ای از آذربایجانی ها خود را ترك می پندارند آنهم به علت اینكه مردم ایران سالها آنها را ترك و زبانشان را تركی خوانده اند و اگر مثلا آنها را هندو می خواندند آنها خود را هندو می پنداشتند.

 ...

آنا دیلی گونو قوتلٶ اولسون

اسفند آیینین 2سی

هئچ کسین ایکینجی آناسی اولمادیغی کیمی، هئچ کسین ایکینجی آنا

 دیلی ده اولمور.

 باشقا سؤزله: نه آنا نومره گؤتوره­ر، نه آنا دیل

آذربایحان ایله بیر جانیمدیرمنیم

آنامین روحونی اوردا گورمیشم

آنامین دیلینه باغلیدیر جانیم

آنامین دیلی اٶلسه، منده اٶلموشم

باخما ائلیم نن آرالیام من

دیلیم هارالیدی اورالیام من

هوشنگ جعفری